فردی که دچار سکته مغزی میشود با توجه به اینکه یک یا چند نقطه از مغز و آسیب میبیند توانایی فکر کردن و برقراری ارتباط با دیگران در او را مختل خواهد شد. سکته کردن میتواند یک تجربه ترسناک و ناامید کننده باشد و از دست دادن توانایی صحبت با دیگران و از دست دادن مهارت برقراری ارتباط به پیچیده شدن شرایط فرد دامن خواهد زد. توان بخشی پس از سکته مغزی به بیماران برای به دست آوردن برخی یا همه مهارتهای آنها کمک میکند. متخصص گفتار درمانی فردی است که در زمینه ارتباطات مهارت دارد اما سایر افراد غیر متخصص نیز در این پروسه نقش مهمی را ایفا میکنند. دوستان و خویشاوندان فردی که دچار سکته مغزی شده است باید بدانند که او پس از سکته چه شرایطی را خواهد داشت آنها همچنین باید به خاطر داشته باشند که اگر چه این فرد پس از سکته با چالشهای جدی مواجه میشود هنوز همان فرد سابق است.
چگونه سکته بر روی مهارتهای ارتباطی فرد تاثیر میگذارد؟
سکته مغزی باعث به وجود آمدن مشکلات ارتباطی خواهد شد اما اغلب امکان بهبودی وجود دارد. سکته یک نوع آسیب دیدگی در مغز است که به علت خونریزی یا انسداد شریانهای مغز به وجود میآید. تاثیرات حاصل از این اختلال میتواند به صورت ناگهانی یا تدریجی به وجود بیاید و این آسیب ایجاد شده میتواند بر جنبههای مختلف سلامت ذهن و جسم تاثیر بگذارد که برخی از آنها به شرح زیر میباشند:
- مهارتهای حرکتی
- از دست دادن حس از قبیل واکنش به درد
- از دست دادن مهارت تکلم
- از دست دادن قدرت تفکر و حافظه
- عواطف
سکته مغزی میتواند به اشکال مختلف بر روی توانایی فرد برای صحبت کردن تاثیر بگذارد. در این حالت علاوه بر آن که فرآیند پردازش زبان آسیب میبیند عضلات صورت، زبان یا فک نیز دچار ضعف فیزیکی یا فلج خواهد شد که این امر باعث اختلال در خوردن مواد غذایی، تولید اصوات و کنترل تنفس میشود. نوع و شدت بروز مشکلات ارتباطی به نوع سکته و نوع آسیب دیدگی ایجاد شده بستگی دارد. آسیب دیدگی و سطح ناتوانی فرد بر اساس شدت سکته متفاوت خواهد بود. پزشکان ۳ نوع مشکل که پس از سکته بر روی مهارت ارتباطی فرد تاثیر میگذارند را به این ترتیب توصیف میکنند: از دست دادن قدرت تکلم، اختلال تکلم و کنش پریشی. فردی که دچار سکته مغزی شده است ممکن است یک یا چند مورد از این مشکلات برای او پیش بیاید.
از دست دادن قدرت تکلم
یکی از عواملی که میتواند باعث از دست دادن قدرت تکلم یا آفازیا یا دیسفازیا شود، آسیب دیدگی به یکی از مراکز کنترل زبان در مغز است. این مشکل بیشتر بر روی مهارت برقراری ارتباط تمرکز دارد و تأثیر چندانی بر روی هوش فرد ندارد. این اختلال میتواند تنها بر روی بخشی از مهارتهای ارتباطی تأثیر بگذارد، مانند خواندن، گوش دادن، صحبت کردن یا توانایی برقراری ارتباط. وقتی ناحیه ورنیکه در مغز آسیب میبیند، ممکن است آفازیا دریافت شود که در این حالت، فرد نمیتواند جملات طولانی و پیچیده را درک کند، به خصوص اگر محیط صدای بالا یا چند نفره باشد. در این حالت، فرد ممکن است احساس کند دیگران به زبان خارجی صحبت میکنند و جملات آنها برایش قابل درک نیست و همچنین مهارت کلامی او نیز مشکل دارد.
همچنین، اگر ناحیه بروکای مغز آسیب ببیند، آفازیا کلامی به وجود میآید، به این معنی که فرد میتواند جملات دیگران را درک کند، اما نمیتواند جملات خود را بیان کند. او ممکن است نتواند به جملات و کلمات خود فکر کند و آنچه که در ذهن او میگذرد را به منظور بیان نظر خود توضیح دهد و جملات منطقی بسازد که از نظر ساختاری درست باشند. فرد مبتلا به این اختلال ممکن است بتواند به تولید صدا بپردازد یا جملات کوتاه یا بخشهایی از جملات خود را بیان کند، اما ممکن است جملات مهم را فراموش کند یا از کلمات نادرست استفاده کند. گاهی اوقات ممکن است کلمه مورد نظرش را که نوک زبانش است، به خاطر نیاورد. فرد مبتلا ادعا میکند که به طور طبیعی صحبت میکند، اما برای شنونده، جملات او بیمعنی است. شنوندگان ممکن است باور کنند که فرد گیج شده است، اما واقعیت این است که او گیج نشده، فقط نمیتواند منظورشنونده را به درستی بیان کند. آسیب دیدگی نقاط مختلفی از مغز میتواند باعث بروز آفازیای ترکیبی و مشکلات در همه جنبههای عملکردی فرد شود، به طوری که فرد دیگر نتواند از زبان برای بیان نظرات خود استفاده کند.
اختلال تکلم و کنش پذیری
اختلال تکلم و کنش پذیری به تولید فیزیکی اصوات ارتباط دارد. فردی که دچار اختلال تکلم شده است میتواند کلمات را پیدا کند اما به علت مشکلات فیزیکی از قبیل ضعف عضلات نمیتواند آنها را بیان نماید. این وضعیت باعث میشود که کلمات او قابل فهم نباشند. قابل فهم نبودن کلمات و جملات بیمار ضرورت نشان دهنده وضعیت ذهن او نیست بلکه به این معنا است که مهارتهای او برای برقراری ارتباط محدود شده است. کنش پذیری شامل بروز مشکل در حرکت کردن و هماهنگی عضلاتی است که برای تولید صدا مورد استفاده قرار میگیرند و نمیتوانند کار خود را به طور صحیح انجام دهند که این این امر بر روی مهارتهای کلامی بیمار تاثیر میگذارد.
سایر تغییرات
سایر تغییراتی که باعث میشود صحبت کردن برای بیماری که سکته کرده است دشوار باشد به شرح زیر میباشند:
- از دست دادن تن صدا که معمولاً برای بیان عواطف به کار میرود
- از بین رفتن حالات صورت
- بروز مشکل در درک شوخی و ناراحتی
- ناتوانی در صحبت کردن به نوبت
این موارد باعث میشود فرد افسرده به نظر برسد حتی اگر افسرده نباشد. برخی از افراد اعضای خانواده بیمار میدانند که آنها در حال تجربه کردن این تغییرات هستند که در این حالت توضیح دادن مشکل بیمار برای سایرین میتواند به بهبود شرایط ایجاد شده کمک کند. فردی که دچار ادراک پریشی نقیصه ای است به دلیل فقدان درک کافی ناشی از آسیب دیدگی مغز نمیتواند متوجه خطا شود که در این حالت ممکن است فرآیند بهبود به تعویق بیفتد.
سایر مشکلات
با توجه به آسیب ایجاد شده، مشکلات بینایی و شنوایی میتوانند بر روی مهارت ارتباط و توانایی نوشتن بیمار تاثیر بگذارند. احساس خستگی یکی از عوارض شایع سکته مغزی است. صحبت کردن برای بیماران خسته کننده میباشد زیرا نیازمند تلاش زیاد است. پس از سکته مغزی استرس و تغییرات شخصیتی نیز به وجود میآیند. استرس باعث میشود که مشکلات ارتباطی تشدید شوند به ویژه اگر فرد خودش بی طاقت شود یا آن که اطرافیان او بی حوصله شوند. تغییرات خلق و خو به علت تاثیراتی که سکته بر روی مغز میگذارد میتواند باعث بروز مشکلات بیشتری شود.
متخصص گفتار درمانی چه کمکی به بیمار میکند؟
متخصص گفتار درمانی میتواند در فرایند تمرین کردن کلمات نقش داشته باشد گفتار درمانی سکته مغزی یک بخش مهم در توان بخشی پس از سکته است. متخصص گفتار درمانی بیمارانی که دچار مشکل بلع هستند کمک میکند. مشکل بلع میتواند در برخی از بیماران بسیار شدید باشد و بر روی مهارت کلامی آنها نیز تاثیر بگذارد. مهارتهای کلامی که متخصص گفتار درمانی بر روی آنها تاکید دارد به شرح زیر میباشند:
- تکرار کردن کلمات
- پیروی کردن از دستورات
- خواندن و نوشتن
نمونههایی از این مهارتهای جامع به شرح زیر میباشند:
- مکالمه و گفت و گو
- تکرار جملات
- طراحی برخی علائم برای کمک به بیمار به منظور به خاطر سپردن کلمات خاص
- یادگیری روشهایی برای بهبود ناتوانیهای کلامی از قبیل استفاده از نمادها و زبان علامتها
فناوری ارتباطی شامل روشهای بسیار متعددی است که بیمار با تکرار کردن آنها میتواند مهارت ارتباطی خود را بهبود ببخشد. یک نمونه از آنها فشار دادن یک دکمه برای فعال کردن شبیه سازی صدا است.
فعالیتهایی که به بیمار کمک میکنند
استفاده از آلبوم عکس میتواند برای بهبود مهارت گفتگو مفید باشد. دوستان و اعضای خانواده بیمار میتوانند با شرکت در فعالیتهای مربوط به تکرار و تمرین به بیمار برای بهبود مهارتهای ارتباطی پس از سکته کمک کنند. بهتر است در هنگام تمرین مهارتهای ارتباطی در فواصل زمانی منظم به بیمار استراحت بدهید تا از خسته شدن او جلوگیری شود. در بخش زیر بر اساس سلیقه و علایق بیمار به چند فعالیت جسمانی اشاره میکنیم که میتوانید با هم انجام دهید:
- ترانه خواندن به ویژه در افرادی که قبلا خواننده بودند بسیار سودمند است. برخی از افراد پس از سکته میتوانند ترانه خواننده حتی اگر نتوانند درست صحبت کنند زیرا ترانه خوان و درست صحبت کردن دو مهارتی هستند که از نقاط مختلف مغز استفاده میکنند.
- از بازیهای استفاده کنید که بیمار مجبور میشود اسم اشیا را بگوید.
- از آلبوم عکس استفاده کنید تا بتوانید با بیمار درباره وقایع و افراد حاضر در عکس صحبت کنید.
- درباره زندگی فردی از قبیل سبک زندگی، شغل و خانواده بیمار صحبت کنید تا بتوانید یک گفتگوی خوب را به راه بیاندازید و بیمار به کلمات کلیدی دسترسی داشته باشد.
- ثبت کردن خاطرات از قبیل گفتگوها، قرار ملاقات و اتفاقات بسیار کمک کننده است دوستان و اعضای خانواده میتواند به بیمار برای نوشتن کمک کنند تا به تدریج پیشرفت کند.
- خواندن داستانهای خبری و صحبت کردن درباره آنها نیز مفید است.
در صورتی که بیمارستان یا سایر مراکز درمانی چنین کلاسی را برای بهبود مهارتهای کلامی بیماران طراحی کرده باشند موقعیت خوبی برای کمک به این افراد فراهم شده است.
سایر نکات برای کمک به خود
در صورتی که بیمار برای بیان یک کلمه یا ایده مشکل دارد را تشویق کنید آنچه که میخواهد بیان کند را رسم کند. برخی از افراد میتوانند یک کلمه را هجی کنند حتی اگر قادر به بیان کردن آن نباشند. برخی از استراتژیهایی که بیماران سکته مغزی میتوانند از آن بهره بگیرند به شرح زیر میباشد:
- تمرین کردن صداها از قبیل صامت و مصوت
- استفاده از کتاب کودکان برای تمرین خواندن و نوشتن
- تکرار اشعار یا شعرهای کودکانه
- گفتن اسم شخصیتهای معروف ورزشی
- مشاهده اخبار و تقلید از نحوه صحبت کردن گوینده اخبار
- پشتکار داشتن در گفتگو با دوستان و اعضای خانواده
اگرچه حضور دوستان و اعضای خانواده در مسیر پیشرفت بیماری به عنوان یک انسان هوشمند بسیار ضروری است این افراد باید بدانند که مهارت بیمار برای برقراری ارتباط تغییر کرده است اما هویت او ثابت مانده است. آنها همان افراد قبل و با همان مهارتها و علایق هستند. همه افراد شبیه هم نیستند و تاثیرات سکته بر آنها یکسان نیست به همین دلیل یک راه حل ثابت برای کمک به آنها وجود ندارد. همیشه امکان بهبودی کامل وجود ندارد اما صبر و حوصله، کمک و حمایت و تکرار و تمرین به افرادی که دچار سکته مغزی هستند کمک میکند بتوانند پس از سکته دوباره مهارتهای ارتباطی خود را به دست بیاورند.