بیماری آلزایمر (AD) یکی از علل دمانس یا زوال مغز است؛ منظور از دمانس مشکلی مغزی است که انجام وظایف روزمره را بدون کمک گرفتن از دیگران برای بیمار دشوار میسازد. آلزایمر بسیاری از بیماران با تغییر حافظه شروع میشود، هرچند برخی بیماران مبتلا به آلزایمر با تغییراتی در خلق و خو و مهارتهای فکری و زبانی نیز مواجه میشوند.
علل ابتلا به آلزایمر
علت ابتلا به آلزایمر مشخص نیست؛ دانشمندان در همین حد میدانند که آلزایمر در اثر تجمع پروتئینهایی به نام آمیلوئید و تائو در مقادیر زیاد در سلولهای مغز بروز مییابد. این پروتئینها در حالت عادی نیز در مغز وجود دارند، اما هنوز دلیل انباشته شدن مقدار زیادی از این پروتئینها را در مغز نمیدانیم. فرآیند بیماری ممکن است سالها بدون دامن زدن به علائم ادامه داشته باشد، اما به تدریج که میزان بیشتری پروتئین در سلولهای مغز انباشته میشود، این سلولها توانایی عملکردی خود را از دست میدهند و در نهایت میمیرند. در نتیجه قسمتهای آسیب دیده مغز تحلیل میرود.
سن ابتلا به آلزایمر
اکثر بیماران مبتلا به آلزایمر بعد از 65 سالگی دچار علائم میشوند، هرچند نشانههای آلزایمر در سن 40 سالگی نیز مشاهده میشود.
آلزایمر باعث چه اتفاقاتی میشود؟
تغییر حافظه نخستین نشانه آلزایمر در بسیاری از بیماران است، البته برخی بیماران با تغییر در خلق و خو یا مهارتهای فکری یا زبانی نیز مواجه میشوند. برای مثال بعضی بیماران مبتلا به آلزایمر در یادآوری زمان پرداخت کردن قبضها یا ساماندهی به وظایف روزمرهشان دچار مشکل میشوند. عدهای نیز برنامهریزی برایشان دشوارتر میشود، صحبت کردن برایشان سخت میشود یا در محیطهای آشنا گم میشوند. آلزایمر بر خلق و خوی بیمار نیز اثر میگذارد و بیماران مبتلا افسرده، مضطرب، شکاک یا تحریکپذیر میشوند. مرحله اولیه بیماری آلزایمر که با علائم همراه است، اختلال شناختی خفیف (MCI) گفته میشود.
بیماران مبتلا به آلزایمر به تدریج بیشتر برای انجام دادن وظایف روزمره به کمک دیگران نیاز پیدا میکنند؛ آنها ممکن است برای پرداخت قبضها، خرید، مصرف داروها یا به یاد آوردن قرارها به کمک نیاز داشته باشند. بیماران در مراحل بعدی بیماری حتی نمیتوانند به تنهایی حمام کنند یا لباس بپوشند.
بیماری آلزایمر به مرور زمان تغییر میکند. بیمار ممکن است سالهای متمادی با آلزایمر زندگی کند. براساس نتایج یک پژوهش، بیمار بعد از ابتلا به آلزایمر میتواند هشت تا بیست سال یا بیشتر زندگی کند، البته طول عمر بعد از آلزایمر متغیر است و به شرایط هر بیمار بستگی دارد.
فردی که مبتلا به آلزایمر تشخیص داده شده است، دچار احساس ترس، ناامیدی و عواطف ناخوشایند دیگر میشود. هرچند آلزایمر در حال حاضر درمان قطعی ندارد، اما روشهای بسیاری برای درمان علائم و حتی مدیریت پیشرفت بیماری وجود دارد. روشهای درمان آلزایمر به علائم رفتاری و روانی بیماری بستگی دارد و شامل درمان دارویی و رویکردهای غیردارویی مانند تعدیلهای محیطی و رفتاری میشود.
عوارض بیماری آلزایمر
انتظار میرود پیشرفت بیماری با تغییرات زیر همراه باشد:
- تغییر در تواناییهای شناختی و عملکردی: توانایی فرد برای فهمیدن، فکر کردن، به خاطر آوردن و ارتباط برقرار کردن تحتالشعاع آلزایمر قرار میگیرد. در نتیجه توانایی بیمار در انجام وظایف روزمره، تصمیم گرفتن یا ادامه گفتگو مختل میشود. برخی بیماران راهشان را گم میکنند، گیج و سردرگم میشوند و ابتدا رخدادهای جدیدتر و در نهایت وقایع قدیمیتر را فراموش میکنند.
- عواطف و خلق و خو: بیمار بیتفاوت به نظر میرسد و علاقهاش را به سرگرمیهای محبوب قبلی خود از دست میدهد. برخی بیماران نیز گوشهگیر میشوند، چهرهشان بیحالت میشود و احساسات خود را بیان نمیکنند.
- رفتار: بیمار واکنشهایی را نشان میدهد که مغایر با شخصیت همیشگی اوست. از جمله واکنشهای متداول بیماران آلزایمری میتوان به تکرار لغات یا کنشهای یکسان، مخفی کردن وسایل، بیقراری و حملات فیزیکی اشاره کرد.
- تواناییهای جسمی: بیماری توانایی حرکتی و هماهنگی بیمار را مختل میکند، تابه جایی که بیمار توانایی انجام دادن کارهای روزمره از قبیل غذا خوردن، استحمام و لباس پوشیدن را از دست میدهد.
آیا دارویی برای درمان آلزایمر وجود دارد؟
هرچند در حال حاضر درمان قطعی برای آلزایمر وجود ندارد، اما با مصرف داروهای مهار کننده کولین استراز میتوان علائم بیماری را مدیریت کرد. مهارکنندههای کولین استراز از قبیل دونپزیل و ریواستیگمین فرآیند تشدید مشکلات حافظه را آهسته میکنند، اما نمیتوانند این مشکلات را معکوس کنند و حافظه را به حالت عادی برگردانند. بیماران مبتلا به آلزایمر غالباً نوسانات خلقی مانند افسردگی یا تحریکپذیری را نیز تجربه میکنند؛ این عوارض را میتوان با داروهای معمول درمان افسردگی یا اضطراب مدیریت کرد.
درمانهای خانگی و تغییر سبک زندگی
رویکردهای غیردارویی متمرکز بر درمان علائم رفتاری، روانی و هیجانی آلزایمر است و سعی میکند از طریق آشنا کردن بیمار با روند بیماری و تغییر دادن روش برخورد او با بیماری به بهبود زندگیش کمک کند.
در این رویکردها به اهمیت رفتار پرداخته میشود. هدف از رویکردهای غیردارویی درک معنای رفتارهای مشکلآفرین و دلیل بروز آنها است.
رویکردهای غیردارویی معمولاً قبل از تجویز داروهای سایکوتروپیک امتحان میشود، چون این رویکردها برخلاف مصرف داروها عوارض جانبی ناخوشایندی به دنبال ندارد.
ارزیابی رفتار
در این رویکرد به شناسایی رفتارهای خاص بیمار و محرکهای بروز آنها پرداخته میشود. برای مثال اگر بیمار همواره هنگام دوش گرفتن آشفته میشود، میتوان به جای دوش از وان استفاده کرد یا دوش گرفتن را در ساعت دیگری از روز انجام داد.
در رویکرد ارزیابی رفتار به جای آن که به بیمار ناراحت یا آشفته دارو داده شود، سعی میشود تا دلیل این آشفتگی تشخیص داده شود. شاید دلیل برآشفتگی بیمار نیاز به استفاده از سرویس بهداشتی، احساس درد یا تصور گم کردن یک وسیله باشد. به اتفاقاتی که دقیقاً قبل از این رفتار مشکلآفرین رخ میدهد، دقت کنید، سعی کنید شرایط را در دفعات بعدی تغییر بدهید و نتایج این تغییرات را دنبال کنید.
درمان از طریق اعتباربخشی
گاهی اوقات با تغییر دادن دیدگاه خود میتوانید از تشدید رفتارهای دردسرساز جلوگیری کنید. برای مثال اگر بیمار میخواهد مادرش را ببیند، مادری که سالها پیش فوت کرده است، به جای این که واقعیت مرگ مادرش را به یاد او بیاورید، از او بخواهید که درباره مادرش با شما حرف بزند. این روش اصطلاحاً اعتباربخشی گفته میشود و روش بسیار موثری برای آرام کردن بیمار مضطرب و ناراحت است.
فعالیتهای معنادار
بیماران مبتلا به دمانس گاهی اوقات احساس تنهایی یا کسالت میکنند و در عین حال نمیتوانند احساساتشان را به وضوح به زبان بیاورند. بنابراین چنانچه فرصتی برای مشارکت اجتماعی، انجام کارهای متداولی مانند مرتب کردن وسایل یا شستن ظروف در اختیار بیمار بگذارید، یا همراه با بیمار آهنگ محبوبش را بخوانید، روحیه بیمار بهتر میشود و کمتر احساس بیقراری و کسالت میکند.
ورزش
رفتارهای دردسرساز یا احساس ناامیدی و کلافگی بیماران آلزایمری گاهی اوقات صرفاً پیآمد ورزش نکردن و نداشتن فعالیت بدنی کافی است. بیمار را تشویق کنید که از تخت پایین بیاید و با هم به پیادهروی بروید، در کلاسهای گروهی ایروبیک شرکت کنید یا نرمشهای کششی را با هم انجام بدهید تا نیاز بیمار به فعالیت کردن برطرف شود. به علاوه ورزش به بهبود شناخت برخی بیماران کمک میکند.
درگیر کردن مغز
دیگر رویکردهای غیردارویی عملکرد شناختی بیمار مبتلا به آلزایمر را هدف میگیرد. سودمندی فعالیتهای ذهنی مانند کتاب خواندن یا مرتب کردن پازل در بهبود و حفظ حافظه و مهارتهای فکری بیماران آلزایمری به اثبات رسیده است. هرچند این رویکردها بیماری آلزایمر را درمان نمیکند و امکان انجام دادن آنها بستگی به پیشرفت بیماری دارد، بااین حال مزایای آنها نیز قابل چشمپوشی نیست.
بدانید که باید منتظر چه چیزی باشید
جمله معروف “دانش، قدرت است” درباره مدیریت بیماری آلزایمر کاملاً صدق میکند. اگر بدانید که بیماری آلزایمر چگونه پیشرفت میکند و باید منتظر چه اتفاقاتی باشید، میتوانید رفتار بیمار را درک کنید، آن را نتیجه بیماری بدانید و به خود فرد ارتباط ندهید. به این ترتیب احساس دلسوزی بیشتری نسبت به بیمار در وجودتان شکل میگیرد ناامیدی و کلافگیتان در برخورد با بیمار کمتر میشود.
تجویز دارو
داروهای بهبوددهنده عملکرد شناختی داروهایی هستند که پیشرفت علائم آلزایمر را کند میکنند. هرچند این داروهایی فرآیندهای فکری برخی بیماران را بهبود میدهد، اما کارآمدی آنها برای تمام بیماران یکسان نیست.
سازمان جهانی غذا و دارو مصرف دو دسته از این داروها را برای درمان علائم شناختی آلزایمر تایید کرده است؛ این دو دسته شامل مهارکننده های کولین استراز و آنتاگونیستهای ان ـ متیل دی ـ آسپارتات (NMDA) میشود.
مهارکنندههای کولین استراز
مهارکنندههای کولین استراز از تجزیه استیل کولین در مغز جلوگیری میکنند. استیل کولین مادهای شمیایی است که ارتباط سلولهای عصبی را در ناحیههای مرتبط با حافظه، یادگیری و دیگر فرآیندهای فکری تسهیل میکند. براساس نتایج یک پژوهش علمی، میزان استیل کولین در مغز بیماران آلزایمری کمتر از افراد عادی است، بنابراین انتظار میرود با محافظت کردن از استیل کولین موجود در مغز یا افزایش دادن آن از طریق مصرف این داروها، عملکرد مغز پایدار شود یا بهبود یابد.
براساس برآورد پژوهشگران، تقریباً نیمی از بیماران آلزایمری که مهارکنندههای کولین استراز مصرف میکنند، پیشرفت علائم بیماریشان به طور متوسط شش تا دوازده ماه به تاخیر میافتد.
در حال حاضر مصرف سه داروی مهارکننده کولین استراز برای درمان آلزایمر مورد تایید قرار گرفته است:
- آریسپت (دونپزیل): این دارو برای آلزایمرهای خفیف، متوسط و شدید تجویز میشود.
- اگزلون (ریواستیگمین): مصرف این دارو برای آلزایمر خفیف تا متوسط تایید شده است.
- رازادین (گالانتامین): این دارو برای آلزایمر خفیف تا متوسط تجویز میشود.
لازم به ذکر است که کوگنکس (تاکرین) پیش از این برای درمان آلزایمر خفیف تا متوسط تایید شده بود، اما تولید این دارو به دلیل دامن زدن به عوارض جانبی شدید متوقف شده است.
آنتاگونیستهای ان ـ متیل دی ـ آسپارتات (NMDA)
نامندا (ممانتین) تنها داروی این گروه است که مصرف آن برای آلزایمر متوسط تا شدید تایید شده است. نامندا میزان گلوتامات را تنظیم میکند؛ گلوتومات آمینو اسیدی است که در مغز وجود دارد. تنظیم شدن میزان گلوتامات در سطح نرمال یادگیری را تسهیل میکند، اما میزان بیش از اندازه آن موجب مرگ سلولهای مغز میشود.
نامندا تاحدی در به تاخیر انداختن پیشرفت علائم آلزایمر در مراحل پیشرفته موفق عمل کرده است.
داروهای ترکیبی
سازمان غذا و دارو مصرف نامزاریک را در سال 2014 تایید کرد؛ نامزاریک ترکیبی از دونپزیل و ممانتین است که برای آلزایمر متوسط تا شدید تجویز میشود.
بیمارانی که داروهای بهبوددهنده عملکرد شناختی مصرف میکنند، باید تحت نظر باشند، چون مصرف این داروها ممکن است عوارض جانبی نامطلوبی به دنبال داشته باشد و با داروهای دیگر تداخل دارویی ایجاد کند.
سایکوتروپیکها
داروهای سایکوتروپیک گاهی برای درمان علائم رفتاری، روانی و هیجانی آلزایمر یا اصطلاحاً علائم رفتاری و روانی دمانس (BPSD) مصرف میشوند. این علائم شامل پریشانی عاطفی، افسردگی، اضطراب، بیخوابی، توهم، پارانویا و رفتارهای دردسرساز میشود، شناسایی این علائم و کنترل آنها بسیار مهم است.
گروههای مختلفی از داروهای سایکوتروپیک برای مدیریت علائم رفتاری و روانی دمانس به کار برده میشوند که عبارتند از:
- داروهای ضدافسردگی
- داروهای ضداضطراب
- داروهای ضدروانپریشی
- داروهای تثبیت کننده خلق
- داروهای بیخوابی که به قرص خواب یا هیپنوتیک نیز معروفند.
درست است که این داروها میتوانند موثر باشند، اما از عوارض جانبی احتمالی آنها نیز نمیتوان چشمپوشی کرد. داروهای سایکوتروپیک معمولاً در کنار رویکردهای غیردارویی یا پس از امتحان کردن این رویکردها و نتیجه نگرفتن از آنها تجویز میشود.
طب جایگزین مکمل (CAM)
ازآنجایی که مزایای درمان دارویی برای درمان آلزایمر محدود است و مصرف دارو عوارض جانبی متعددی به دنبال دارد، بسیاری از پزشکان به درمانهای مکمل و جایگزین روی آوردهاند. البته تاثیرگذاری این داروها همچنان در حال بررسی است. مکملهای مختلف توانایی شناختی برخی مصرف کنندگان را بهبود داده است، اما موفقیت درمان با هیچ یک از این مکملها در مطالعات بالینی به اندازهای نبوده است که بتوان آنها را به بیماران مبتلا به آلزایمر توصیه کرد.
در این میان مکمل ویتامین E از بقیه مکملها موثرتر به نظر میرسد. البته فقط در یک مطالعه شواهدی به دست آمده است که نشان میدهد، ویتامین E افت عملکردی ناشی از آلزایمر را کند میکند.
مطالعات نشان داده است که خوردن ماهی بیشتر و دیگر غذاهای حاوی اسیدهای چرب امگا ـ 3، به ویژه اسید دوکوزاهگزانوئیک (DHA) اثر محافظتی دارد. درهر حال در بیمارانی که مکمل DHA را پس از تشخیص آلزایمر مصرف کردهاند، هیچ اثری از بهبود حاصل از مصرف این مکمل مشاهده نشده است.
جینکو بیلوبا مکمل دیگری است که سودمندی مصرف آن در دست بررسی است، اما تا کنون هیچ گونه شواهد قطعی درباره اثر این مکمل در پیشگیری از آلزایمر به دست نیامده است. کورکومین مکمل دیگری است که پژوهشهای کافی در زمینه تاثیر آن بر بیماری آلزایمر هنوز انجام نشده است.