روشهای ورزش درمانی براساس بهبود توانایی بدن برای تحمل فشار مکانیکی که در فعالیتهای روزانه رخ میدهد، طراحی شدهاند. هدف کلی این ورزشها، کاهش درد ناشی از فعالیتهای روزانه است. ورزش درمانی معمولاً یکی از روشهای اصلی برای جلوگیری از تکرار درد است. افراد زیادی با رویکردهای رایج این روش مانند تمرینات کششی و تقویتی آشنا هستند. با این حال، برای برخی افراد مبتلا به مشکلات مزمن، این روشها ممکن است بسیار دشوار و دردناک باشند و باعث افزایش درد شوند.
در این موارد، از تمرینات دقیقی که برای عضلات ضعیف با درجه سختی مناسب طراحی شدهاند، استفاده میشود. این تمرینات به شما امکان میدهند عضلات خود را در نقطهای که نیاز دارید، تقویت کنید و با سرعت بیشتری بهبود یابید (تمرینات تقویتی کل بدن قادر به اصلاح ناهماهنگیها و عدم تعادل نیستند). برخی از این روشها در این مقاله ذکر شدهاند.
برخی از انواع تمرینات ورزشی تقریباً برای همه نواحی بدن دردناک مورد استفاده قرار میگیرند. در برخی موارد، روشهای فیزیوتراپی و تمرینات ورزشی به عنوان روش اولیه درمان مورد استفاده قرار میگیرند و در برخی دیگر، این روشها به مدیریت دردهای مزمن کمک میکنند و یا بعد از عمل جراحی، به بازیابی فرد کمک میکنند.
پزشکان متخصص ما، ورزش درمانی را به عنوان اولین گزینه درمان دردها در تمام قسمتهای بدن توصیه میکنند و جراحی را به عنوان آخرین راه حل درمانی برای بیماران پیشنهاد میدهند. ورزش درمانی، بر خلاف برخی روشهای درمانی و مصرف داروها، هیچ عوارضی ندارد و تأثیر درمانی آن سریعتر است.
نواع رویکردهای ورزش درمانی
رویکردهای ورزش درمانی شامل موارد زیر میباشد:
اصلاح ناهماهنگیهای عضلانی
ممکن است به دلیل برخی آسیبهای فیزیکی و یا الگوی استفاده از عضلات برحسب عادت (و یا عدم استفاده از عضلات)، برخی از عضلات سفتتر و قویتر شده درحالیکه عضلات دیگر ضعیف میشوند. به این عارضه “عدم تعادل عضلانی” گفته میشود و میتواند منجر به درد مزمن مکانیکی (اسکلتی عضلانی) گردد. زمانی که عضلات در اطراف مفاصل بدون هماهنگی کار میکنند ممکن است باعث درد و درنهایت فرسایش مفاصل شوند که توازن حرکات بدن را بر هم خواهد زد. این موقعیت تقریباً شبیه به داشتن یک تایر معیوب بر روی خودرو میباشد که باعث فرسایش ناصاف دیگر تایرها و فرسایش زودهنگام سیستم تعلیق میشود. رویکردهای ورزش درمانی برای اصلاح این مشکل در ابتدا بر روی اصلاح عواملی که باعث آسیبهای عضلانی میشوند تمرکز میکند برای مثال در این رویکردها در ابتدا اطمینان حاصل میشود که آسیبها و درد موجود از بین رفتهاند. پس از آن، ورزش 3 هدف اصلی را دنبال میکند: کشیدن عضلات ران، تقویت و افزایش فعالیت عضلات تضعیف شده و مهمترین مورد، “برنامه ریزی مجدد” مغز برای مطمئن شدن از فعالیت صحیح و هماهنگ مغز به هنگام انجام فعالیتهای روزمره. اگر این آخرین قسمت از برنامه دست کم گرفته شده یا فراموش شود و یا عضلات تا حد کافی تقویت نشوند، عدم هماهنگی عضلانی معمولاً دوباره بازگشته و درد به تدریج و در حدود 3 تا 12 ماه باز میگردد.
تقویت عضلات مرکزی و پایداری بدن
این رویکرد که در ابتدا بهعنوان شاخهای از رویکرد اصلاح ناهماهنگیهای عضلانی در نظر گرفته میشود. بسیاری از عضلاتی که ضعیف میشوند از عضلات مرکزی بدن بوده و عضلات کوچکی هستند که مسئول حفظ ثبات و پایداری بدن در مقابل نیروی جاذبه میباشند (مخصوصاً ستون فقرات، لگن و شانهها، یا همان “مرکز” بدن). این عضلات شامل عضلات پشتی عمقی، عضلات شکمی، عضلات سواس (عضلهی خم کنندهی لگن در جلوی ستون فقرات)، عضلات سرینی (عضلات باسن) و برخی از عضلات شانه و عضلات عمقی گردن میباشند. جالب است بدانید که این عضلات معمولاً در زمان حرکت بدن فعال شده و عملکرد آنها از طریق رفلکسهای غیرارادی است نه فرمان ارادی مغز. بنابراین شما نمیتوانید همیشه با انجام ورزشهای تقویتی عادی این عضلات را تقویت کنید بهخصوص در صورتی که مشکل بلند مدت داشته باشید. در این موارد به رویکردهای ورزش درمانی اختصاصیتری نیاز است. یکی از این رویکردهای شناخته شده پیلاتس و انواع آن میباشد.
البته راههای مختلفی برای تقویت این عضلات وجود دارند که در این میان می تاون به رفلکس تراپی وجتا و تحریک اعصاب حسی حرکتی اشاره کرد که در زیر توضیح داده شدهاند.
رفلکس تراپی وجتا
یک روش اروپایی است که در طی آن نقاط رفلکسی خاصی شناسایی شده که با تحریک آنها میتوان عضلات پایدار کنندهی مرکز تنه، شانهها و لگن را تحریک کرد. در مواردی که فعال کردن این عضلات به دلیل ضعف شدید و طولانیمدت دشوار شده باشد، این روش میتواند مفید واقع شود. این روش بعداً با یک برنامهی ورزشی خانگی دنبال میشود تا تأثیر آن تقویت شود.
روش تحریک اعصاب حسی حرکتی
عضلات “پایدار کنندهی مرکزی” بدن معمولاً توسط رفلکسها فعال میشوند و تحت کنترل چندین بخش غیرارادی و رفلکسی دستگاه عصبی قرار دارند ازجمله دستگاه وستیبولار، دستگاه سربلار و دستگاه پروپریوسپتیو. اساس روش تحریک اعصاب حسی حرکتی، افزایش فعالیت دستگاههای وستیبولار، سربلار و پروپریوسپتیو (که همگی در حفظ تعادل و پایداری بدن نقش دارند) میباشد. بدین ترتیب میتوان فعالیت عضلات پایدار کنندهی مرکزی را نیز افزایش داد. این کار با انجام چالشهایی مثل ایستادن بر روی یک سطح ناپایدار مثل تخته تعادل، صندل ژاندا و توپ سوییسی انجام میشود.
زمانی که در برنامهی تمرینی شما از سطوح ناپایدار استفاده شود، سرعت تقویت عضلات میتواند تا 4 برابر بیشتر از تمرین بر روی سطوح پایدار افزایش یابد. این روش میتواند برای افرادی که در اثر کنترل ضعیف عضلانی دچار درد مزمن شدهاند مفید باشد. زمانی که کاملاً بهبود پیدا کردهاید نیز این روش راه مناسبی برای حفظ کنترل عضلانی و جلوگیری از بروز مجدد علائم میباشد.
روش قلاب حرکتی
عضلات و ارگانهای بدن انسان توسط فاسیا پوشیده شدهاند. فاسیا نوعی بافت همبند است. این ساختارهای میوفاشیال (عضله + فاسیا) اندامها را به یکدیگر متصل کرده و در برخی از موارد قلابهایی را تشکیل میدهند که بخشی از بدن را میپوشاند. عضلاتی که در یک قلاب قرار گرفتهاند معمولاً به هنگام حرکت با یکدیگر فعال میشوند. برای مثال در ناحیهی شکم به هنگام چرخاندن تنه، عضلات مایل خارجی در یک طرف از بدن همیشه همراه با عضلات مایل داخلی در طرف دیگر بدن فعال میشوند. زمانی که در یکی از این قلابها ضعفی احساس شود، تمریناتی که تمامی عضلات را به طور همزمان فعال میکنند میتوانند برای رفع مشکل مفید واقع شوند. اساس روش قلاب حرکتی در ورزش درمانی همین بوده و معمولاً این روش در پایان دورهی توانبخشی مورد استفاده قرار میگیرد (بهمنظور بازگشت به ورزش و فعالیتهای فیزیکی سنگینتر).